سالگرد اشنایی
چند روز پیش سالکرد اشنایی من و بابا ساسان بود و عشقم مثل هر سال یادش ترفته بود و با شیرینی اومد خونه این پست و اختصاص میدم به عشقم به کسی که وجود اون ارزش من شده به کسی که خودش عذاب میکشه تا من نکشم. درسته بعضی وقت ها با کارات کفرم و در میاری اما: ساسانم بیشتر از چیزی که میدونی و حس میکنی دوستت دارم ...
نویسنده :
مامان یاغمور
0:17