عکسهای متفرقه از این روزهای یاغمور و دوستاش
گل من الان تو یک سالتو تموم کردی وارد دو سالگیت شدی ساکت اما شلوغ جیغ جیغو اما با نمک مثلا وقتی کسی پتومونو میکشه روش جیغ میزنی و پتو رو از روش میکشی و اگه دیدی زورت نمیرسه به آنا نگاه میکنی آنا رو صدا میزنی و میگی آنـــــــــــــا بـــــاخ یــــــاخ(نگاه کن نگاه کن) و انا پتو رو میگیره(همین الان که دارم اینا رو مینویسم داری با آنا جون جنگ میکنی )
معنی خیلی از کلماتو میفهمی و به خوبی منظورتو بهمون میرسونی( تو جنگ با آنا موفق شدی و پتو رو ازش گرفتی) مثلا وقتی میخوای بری بیرون اول میری لباسای خودتو میاری بعد لباسای منو بعد میگی دَردَر(گردش)
وقتی دوستاتو میبینی ذوق میکنی ولی این حالت فقط همون دقایق اوله بعد با هیچکدوم بازی نمیکنی و هر کی هم که بخواد با اونا بازی کنه اجازه بازی کردن نمیدی (اصلا هم از حسودی نیستاااا این کارات)
در کل این روزا بهترین و شیرین ترین روزای زندگیمونه.
دخملم خیلی دوستت دارم و یه گاز از اون لپای خوشگلت میگیرم
عکسهای این روز هایت
مامانی اون تو چیکار میکنی؟
یاغمور با شال کلاه آرازی
یاغمور با کفشای آرازی(پا تو کفش بزرگترا کرده)
از چتر میترسی
تولد عمو محمد
یاغمور و خیاطی (یعنی فضولی تو کارای مامان بزرگ)
اینجا صورتت لای میز و مبل گیر کرده و داری گریه میکنی خوب مامانی آخه تو اونجا چیکار میکنی؟مثلا من این میز رو گذاشتم اینجا که نتونی بری اون پشت
عاشق نشستن تو جا نونی هستی
وای تو اون بالا چیکار میکنی؟
یاغمور در حال بالا رفتن از تخت انا جون
یاغمور و دخملش
اولین لاکت که خاله رویا یواشکی زده بود و یک ساعت هم فوت کرد تا خشک شه آخه تو نمیذاشتی
بابا جون هیچوقت از بازی کردن با تو خسته نمیشه
مورچه ها در تکاپو
اگه منو تو مدرسه راه نمیدن منم یواشکی میرم
بدون شرح
یاغمور و امیر حسین و زهرا و کوثر
نگاه های عاشقانه ی یاغمور و امیر حسین
دخمل نازم اینجا قلدری میکردی و نمیذاشتی کوثر دستشو بذاره رو روروئک
یاغمور و زهرا و کوثر
یاغمور و زهرا و آراز و سویل.مامانی چی شده اینجا اونجوری عصبانی دوربین رو نگاه میکنی؟
یاغمور سوار بر کابینت خونه ی خاله ی مامان
و سقوط یاغمور از کابینت
آراز خوش تیپ ما
الهی فداش بشم آرازی هم دخمل شد
آراز جونی عشق خاله
الیار عشق عمه
دایی خسرو و پسردایی الیار و پسر خاله آراز
سویل عشق خاله
اینم عکس نی نی دختر دایی اسمش هم امیر محمد هستش