یاغموریاغمور، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 32 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 38 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

یاغمور بانو

روز پر ماجرا

1393/2/23 14:38
نویسنده : مامان یاغمور
489 بازدید
اشتراک گذاری

                                         

            http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

دیروز صبح بعد صرف صبحانه پیاده با چرخت رفتیم خونه خاله برا شما که بد نگذشت اما من داشتم ار خستگی میمردم اصلا تصمیم نداشتم برا ناهار بمونم اما خستگی هم اجاره نداد زود برگردم

خلاصه مثل همیشه بازی و صد البته دعوا کردن با ارازی و سر انجام سوقوط ازاد از بالای تخت دو طبقه خاله زاده ها و یک بازی جالبی کشف کرده بودید اب میریختید تو قوری بعد با شادی تمام و کلی هیجان میبردید خالی میکردید تو بالکن فکرشو کن چه لذتی داره این بازی کاش منم بچه بودممتنظر

          http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

 

و شب عمونادر حالش کمی بد شده بود و ساعت 12:30 شب اومدن خونمون البته خونه ما که نه خونه عزیز وای که بچه های عمو چه ناز بودن همیشه عزیز تعریف میکرد اما من فکر نمیکردم به اون نازی باشن فاطمه دختر  عمو 4 سالش شده بود و اتفا قا دیشب هم تولدش بود از همینجا هم تولدش و تبریک میگیم و علی پسر عمو 2  سالش بود و ما اولین بارمون بود که اونو میدیدم البته اون موقع شب شما خوابیده بودی اما با صدای بچه ها  ساعت 2 شب بیدار شدی و خیلی زود باهاشون انس گرفتی و تقسیم عروسک باهاشون و از این حرفا 2:30 شب رفتن خونشون ما هم بعد از جمع و جور کردن اثباب پذیرایی 3 شب خوابیدیم بدبخت بابا و عمو علی 7 بیدار شدن رغتن سر کار و ما 10:30 و الانم خواب و منگی هر دو باهم مخلوط شدن و.... جی میشه 

اما متاسفانه به کلی یلدم رفت تزشون عکس بگیرم اما شاید امروز بریم خونشون تولد فاطمه اونموقع حتما عکس میندازم اما اگه یادم نره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)