از یک هفته پیش تدارکات جشن دندونی رو گرفتیم هرروز پی یک کار میرفتیم.خرید دستمال, بشقاب, لیوان, قاشق, چنگال, سفارش کیک و شیرینی خرید وسایل آش دندونی,وسایل تزئینی اتاق و... دیشب هم خاله شهره کلی مقوا خریده بود و مناسب جشن تولد عکس اسکن کرده بود و آورد خونه انا تا اونجا درست کنیم که دخمل گلم بین اون همه کاغذ و مقوا ذوق میکرد و تا حدی که جاش بود انرژی داشت شلوغ میکرد خلاصه بعد از تموم شدن کارمون رفتیم طبقه پایین و ساعت 9 تا 1 شب اتاق و حیاط رو تزئین کردیم بعد از تموم شدن کارها خوابیدیم و امروز صبح زود خاله فیروزه(خاله ی مامان) دست گلش درد نکنه مسئولیت پخت آش رو به عهده گرفت و تا ظهر آش حاضر شد آنا جون هم ظهر رفت کیک رو آورد ...